آخرین برگ پاییز...


فرهنگ ایرانی بی شک یکی از زیباترین و ریشه دارترین فرهنگ های جهان است . در این میان شب یلدا شبی به یاد ماندنی و خاطره انگیز برای هر ایرانی ست ، یلدا واژه ای سریانی و به معنی زایش است .بر اساس باور ایرانیان باستان این شب ، شب تقابل اهریمن  که نماینده تاریکی و اورمزد با نماد روشنایی است معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است. بر این باور ایرانیان به گرد هم جمع میشوند به شادی و پایکوبی میپردازند وبه دیدار بزرگان خانواده میروند . از یلدا به عنوان «شب چله» نیز یاد می‌کنند، چرا که چهل روز پس از آن، دهم بهمن، جشن سده برگزار می‌شود جشنی که در آن آتش بنیان نهاده میشود.
ادامه مطلب ...

دوستان منع کنندم که چرا دل به تودادم ...

نمیدانم چرا اما به آذربایجان و علی الخصوص ارومیه عادت کرده ام خو گرفته ام . برای منی که جنبه غربت ندارم دوری از همه این زیبا ییها با تمام فراز و فرودهایش و در پاره ای موارد ناملایمات، آزار دهنده است .خیلی وقتها هم دوستانم به این جهت به من ایراد میگیرند اما یا تجربه ای چون من ندارند و یا زندگی در جایی مثل اروپا برایشان خیلی رویایی است . برای من که یک بار تجربه حضور تا نزدیکی مرگ را دارم هرنفس بیش ازآنچه که  خیلیها می اندیشند نیازمند تشکر از خداوند است. من فکر میکنم زندگی کوتاهتر از آن چیزی است که خیلی ها فکرش را میکنند ...
امروز در کتابخانه دانشگاه در مونیخ دلم برای خیلی چیزها تنگ شد ،برای خیلی چیزهایی که داریم و قدرش را نمیدانیم بر خلاف آنچه که در خیلی جاهای دنیا ندارند اما قدرش را میدانند و شاید این متن زاییده احساس باشد اما هر چه هست آنرا به تمام علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ سرزمین اهورایی آذربایجان غربی تقدیم میکنم.
آذربایجان به تعبیری جان ایران است و دراین میان آذربایجان غربی شریان حیاتی فرهنگ و تمدن این سرزمین ، در رسایی فرهنگ به بلندای فرهنگی ایران زمین ، این دیار با داشتن صدها اثر باستانی از عصر حجر تا دوران قجر که در حافظه میراث مثبوت ایرانیان به یادگار می درخشد، پرچمدار دیرینگی و گواهی متقن بر سابقه سکونت درخشان ساکنان اولیه ی این خاک گهر بار است. غار تمتمه در حاشیه شهر اورمیه ، سد مهاباد و حاشیه مجموعه تاریخی تخت سلیمان در تکاب بر اساس شواهد و مستندات باستان شناسی راوی دورانی است که انسان اولیه غارنشین و به تعبیری دیگر نیای اولیه مان در آن می زیستند. دهها اثر تاریخی در این استان موید شکل گیری روستاهای اولیه است روستاهایی هشت هزار ساله ای چون حاجی فیروز ، جلبر در نقده ، اهرنجان سلماس ، دوز داغی خوی ، که پایه اولیه شکل گیری تمدن این دیارند، از دوران مفرغ تپه هایی چون راوض چالدران ، گوی تپه اورمیه ، چورس قره ضیاالدین ، سهولان مهاباد، ربط سردشت ، تخ تخ تکاب و دهها اثر گواهی درخشانند، عصر آهن در این دیار طلیعه تاریخ سیاسی و تاسیس نخستین حکومتها ست شواهدی چون تپه قالایچی بوکان به عنوان پایتخت حکومت مانای باستان و محوطه هایی چون تپه حسنلو به عنوان قدیمی ترین محوطه با تالار شناخته شده ستوندار ایران و جام طلایش که شهرتی جهانی دارد، دژ بسطام به عنوان سومین محوطه بزرگ اورارتویی جهان ، تپه ربط سردشت با سنگفرش ها و آجرهای لعابدار الوانش و دهها اثر دیگر دل و جان هر بیننده و علاقه مندی که دل در گرو تاریخ و تمدن این سرزمین دارد به سحر سیمای تاریخی و پشتوانه تمدنی خویش مسحور می سازد.
در دوران تاریخی آثار ارزشمندی چون کتیبه خان تختی سلماس به عنوان دور افتاده ترین نقش برجسته دوران ساسانی و گواهی متقن بر حکمرانی ایرانیان و آتشکده آذرگشنسب (تخت سلیمان) بزرگترین آتشکده ایران قبل از اسلام و اولین اثر ثبت شده استان در فهرست میراث بشری و کلیسای تاتووس مقدس به عنوان دومین سهم ما در فهرست میراث جهانی نشانه ای از دینداری و اعتقاد به وحدانیت خداوندی شاهدی به هویت دینی و یکتاپرستی ساکنان موحد این سرزمین ست که نه تنها ما به آن می بالیم بلکه جهان نیز به آن رشک می برد.
در طلیعه اسلام در آغازین سالهای طلوع خورشید رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله  نیاکان این سرزمین دسته دسته به این دین آنها گرویدند و الحق یادگارهایی از روح و جان خود به یادگار گذاشتند که امروزه نیز مایه فخر و مباهات ایران وایرانیان است . اگر گوش شنوا داشته باشی هنوز صوت تلاوت آیات روح  بخش کلام الهی در شبستان گنبد دار مسجد جامع اورمیه ، مسجد جامع مهاباد ، مسجد جامع بوکان ، مسجد مطلب خان خوی و سایر مساجد قدیمی سطح استان تو را به صفا و خلوص باطنی و تدیین گذشتگان این دیار پیوند می دهد، و در این میان کتیبه خط کوفی سه گنبد و محراب بی بدیل مسجد جامع اورمیه اثری که در بلندای تاریخ ندای بلند اعتقاد عمیق قلبی درآمیختی هنر و فرهنگ اسلامی را در خود در طول هفت قرن پیش به ما می رساند.
اگر از رشادت و دلاوری ، میهن پرستی ، دینداری و اعتقاد عمیق قلبی ساکنان این دیار شاهد دیگری بخواهی تو را بر بال فراخ  تاریخ به دشت چالداران رهنمون می کنیم تا در چکا چک شمشمیرها ،غیرت ایران و ایرانی را به  نظاره بنشینی که چگونه جان به گلوله و باروت می سپرد تا ناموس خاک به دست  اجنوی نسپرد و دلیرانه میمیرد تا هر سال لاله های روییده دشت چالدران راوی دلاوری مردمان خفته در خاک این سرزمین باشند.
از عصر قجر و درکشاکش بازیهای سیاسی و افت و خیزهای تاریخی این عصر باز کاخ موزه باغچه جوق ماکو حکایت مرزبانی و مرزداری ساکنان این سرزمین است و اگر اندک نگاهی به وقایع و فجایع اتفاق افتاده در این عصر در گوشه گوشه این استان داشته باشی صدای مردان و زنان و کودکانی را می شنوی که فجایع ها و مصیبت ها دیده و بلایاها و کشتارها را تجربه کرده است.
اگر از رشادت و دلیری ساکنان این دیار بخواهی تو را در گلزارهای شهدای هر شهر و آبادی این سرزمین به تربت های پاکی دلالت می دهیم که در گوش زمان منادی حریت و آزادی این سرزمینند و تو می برم به تربت پاک امینی ها و باکری ها که اگر چه امروزه یادمانی بیشتر از آنان در چشم زمینی مان به یادگار نمانده اما گوشه گوشه قلب غیرت مندان این سرزمین معطر از عطر آنان است. هر چند به قول سید شهیدان اهل قلم  که:" پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم اما حقیقت این است که شهدا مانده اند و زمانه ما را با خود برده است."
آری امام تاریخ فرهنگی هر قوم به بلندی تاریخ وجودی آن قوم است، اگرتیزبینانه به پیوند فرهنگی ساکنان آذربایجان غربی بنگری تو را همزیستی اقوام و ادیان در این دیارمسحور می کند زبان قلم بسیاری از نویسندگان از این پیوند به عنوان بخش های مختلف یک چیدمان (پازل) فرهنگی یاد می کند اما ماپیوند را چون آلیاژی در هم تنیده و به هم پیوسته جلوه گریم، آلیاژی که تفکیک و جدایی عناصر تشکیل دهنده آن غیر ممکن است.
بهار هر سال در این دیار یاد آور زنده شدن دوباره طبیعت است بهار این دیار یعنی تلون حیرت انگیز و مسحور کننده گلها و رنگ ها یعنی نوای سحر انگیزچشم ساران ، ترنم باران و افسون نگاه و تلالو رنگین کمان ، بهار در این جا یعنی تپش خاک و جنبش سبزه و رقص گل، بهار در این دیار بوی سرمست کننده بابونه ،کاکوتی و آویشن و دویدن رنگ و آهنگ بلوغ در رگ زندگی.
بهار که می رسد گوشه گوشه این خاک پر گهر به تکاپو می افتد و این دیار نیلگون می شود به هزاران رود و چشمه و آبشار، نیلگون می شود به چشم  نوازی و تن آرایی دریاچه اورمیه که خود را برای پذیرایی از هزاران میهمان آماده می کندتن نازی آب و آفتاب  به واسطه سدهای ساخته شده چون شهر چای اورمیه ، آغ چای خوی ، سد مهاباد ....چند برابر می شود، آبشار شلماش سردشت و غار سهولان مهاباد در تقابل آب و صخره و سنگ تو را مدهوش زیبایی و عظمت خلقت می کند، جنگلهای پیرانشهر وسردشت در جنوب استان  با درختانی چون بلوط و بنه و گلابی وحشی وهزاران رستنی خدادادی دیگر  گاه سبزی و آراستگی طبیعت منظر گاه خیره کننده  طبیعت این دیار است و در این میان نوای      پرندگان و سرزندگی جانداران همه و همه تسبیح گوی خالق یگانه و آفریننده هستی اند در آغازین ماههای فصل بهار وقتی باغهای سیب و هلو ، استان به شکوفه می نشیند تو می مانی و یک دنیا زیبایی وفریبایی خلقت که چشم نوازیش تو را مدهوش می کند.
نگین فیروزه ای آذربایجان ، دریاچه ارومیه بیستمین دریاچه جهان از نظر وسعت است و اگر چه در منطقه سردسیر قرار گرفته و آبی نمکین دارد هیچگاه چون قلب تپنده مردمان این دیاردر طول تاریخ یخ نمی بندد و حتی لجن آن نیز شفابخش و مرهم است در این میان پرواز دسته جمعی فلامینگوها ، پلیکان ها ، کاکایی های سفید و نقره ای ، غازها و اردک های سر حنایی و سفید ،..... و چرای دسته جمعی گوزن زرد ایرانی و بسیاری دیگر از حیوانات حفاظت شده در این گسترده از بدیع ترین دیدنی های طبیعت ایران است. جزایر دریاچه اورمیه که حدود 102 جزیره را در بر می گیرد به عنوان پارک ملی جهانی با مناظر زیبا و ارزش های حیاتی نه تنها در داخل کشور بلکه در جهان شهرت دارد. دریاچه طبیعی مارمیشو در کوهستانهای مجاور مرز ایران و ترکیه  و دریاچه های مصنوعی چون شهرچای اورمیه ، آغ چای خوی ، سد مهاباد و بوکان و... محل مناسبی جهت صید ماهی و گذراندن اوقات فراغت گردشگران و دوستداران طبیعت است.
مناطق حفاظت شده ای چون مراکان در جنوب سواحل رودخانه مرزی ارس ، آغ گل بین ماکو و پلدشت ، یادگارلو در نقده ، کانی برازان مهاباد به عنوان اولین سایت پرنده نگری    ایران مئمن امنی برای انواع جانداران این استان است. در این میان ییلاقات استان ماوای عشایر و ایلاتی چون میلان ، زیلان، جلالی ، هرکی ، پران ، مکریان ، افشار ، گورگ و.... که دلهاشان مصفات به نور خدا و رواق منظر چشمانشان آشیان طبیعت و صفای درونی شان به  زلالی چشمه ساران جاری این دیار است.
آری آراینده آفرینش در کار آرایش عروس طبیعت این دیار هزاران حله و پیرایش بی بدیل و چشم نواز به کار بسته و نقش ها آفریده است. فرهنگ مردمان این خطه در ارتباط با عوامل متعدد جغرافیایی ، تاریخی ، مذهبی و تحت تاثیر گرایش های متعدد اجتماعی و تاریخی شکل گرفته برگزاری جشنها و اعیادی چون عید نوروز ، چهارشنبه سوری ، سیزده بدر ، ازدواج ، جشن انگور ، سمنوپزی ، جشن خدیر نبی ، مراسم شب چله ، مراسم باران خواهی در کنار اعیاد مذهبی چون عید غدیر خم، عید فطر ، عید قربان و عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) ،.... همه همه جلوگاه زیباترین روایت های مردم شناسی این سرزمین است.
سر پنجه هنرمند استادکاران صنایع دستی استان نیز در طول دهها سال هزاران اثری بی بدیل خلق و به دنیای هنر این کشور عرضه کرده است. منبت به صورت برجسته و نیم برجسته بر روی چوب های چون گردو ، گلابی ، سنجد ، توت و.... معرق ، هنر کنار هم نشاندن چوب و تصویر سازی ، ریزه کاری و نازک کاری چوب ، پیکر تراشی و مجسمه سازی ، خراطی چوب و مشبک از معروفترین هنرهای چوبی در حوزه صنایع دستی استان محسوب می شود در کنار این هنرها هنر قالی بافی نیز در این استان شهرت جهانی دارد. از جمله مشهورترین مناطق قالی بافی استان می توان به قالی افشار تکاب و ریز ماهی خوی و ابریشم میاندوآب اشاره کرد که با سر پنجه استادان قالی باف این دیار گره به گره شکل می گیرد و در هم تنیده می شود و در طرح ها و نقش های متنوع و بافت های گوناگون به بازارهای داخلی و خارجی عرضه می گردد.
در گذراز این دیار علاوه بر تمام سوغاتیها کامت شیرین می شود از حلاوت نقل و حلوای اورمیه که از دیر باز ارمغان و تحفه مسافران این سرزمین است ، عسل طبیعی کوهستانهای استان ، انواع میوه جات و آجیل تنها بخش از سوغاتی های استان آذربایجان غربی است. هر چند در این مقال میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی آن نیست که به زبان قلم جاری و ترسیم گردد، یا بتوان از فراسوی چشم دوربین جلوه هایی از آن را به تماشا نشست  اما این کم جرعه ای از جام سرشاری است که تنها دیده را باید به تماشا آید تا کام دل و جان را به نوش نگاه و خاطره و یادی انوشه آذین بندد.
                                                                       

برای گوسفندان چه فرقی می کند؟!

در سال 1385 زمانی که من 27 سال سن داشتم، سرپرستی گروهی بین المللی از باستان شناسان ایرانی و فرنگی در پروژه کاوش سد سیوند در نزدیکی پاسارگاد بیش از هر چیزی یک تجربه گرانسنگ و بزرگ محسوب می شد. موضوعی که تنها برای چند ایرانی در این سطح امکان پذیر شد، تجربه ای که شاید بخشی از مسیر زندگی و نگاه ذهنی ام را به باستان شناسی عمیقاً دگرگون کرد و دریافتم باستان شناسی عمیق تر و زیباتر از آنچه بود که تا آن زمان فکرش را می کردم و صد البته تجربه ای گرانسنگ در پرسرو صداترین محدوده باستان شناسی در ایران پس از انقلاب؛ هم به جهت اینکه این محل پاسارگاد یکی از مشهورترین محوطه های باستانی ایران و جهان بود و هم به جهت آبگیری سد سیوند که محوطه های متعددی را می بلعید و غرقاب می کرد.

ادامه مطلب ...

عزیزی که عاشق بود.........

به بهانه اولین سالگرد درگذشت عزیز عاشقی  

با عزیز عاشقی....... 

 دوست
  بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
صداش
به شکل حزن پریشان واقعیت بود
و پلک هاش
مسیر نبض عناصر را
به ما نشان داد
و دست هاش
هوای صاف سخاوت را ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند 
به شکل خلوت خودبود
و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را
برای آینه تفسیر کرد
و او بشیوه ی باران پر از طراوت تکرار بود
و او به سبک درخت
میان عافیت نور منتشر شد
همیشه کودکی باد را صدا می کرد
همیشه رشته ی صحبت را
به چفت آب گره می زد
برای ما ، یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه ی سطح خاک دست کشیدیم
و مثل لهجه ی یک سطل آب تازه شدیم
و بارها دیدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت
ولی نشد
که روبروی وضوح کبوتران بنشیند
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله ی نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم.
                                                                                              سهراب سپهری
27 مهر ماه اولین سالگرد درگذشت عزیز عاشقی پیرترین نگهبان آثار تاریخی ایران و قدیمی ترین راهنمای مجموعه جهانی تخت سلیمان است .مردی که هیچ گاه از کار و تلاش برای حفاظت و صیانت از آثار تاریخی این مرز و بوم باز نایستاد و تا آخرین روزهای عمرعاشقانه به خدمت ادامه داد . وی در سال 1306 در روستای احمد آباد از توابع تکاب به دنیا آمد و در اولین سالهای کاوش تخت سلیمان در این محل به کار پرداخت .  

 با عزیز عاشقی.......

وی در تاریخ 27 مهر ماه سال 1390 به دلیل کهولت سن درگذشت . بی شک نام عزیز عاشقی با تخت سلیمان و نام تخت سلیمان با عزیز عاشقی همواره و در کنار هم معنایی دوباره میابد.  عاشقی عاشق بود ،عاشق زیست و با عشق به تاریخ و هویت ایرانی زنده است  .                                                                           
                                                                                              به روحش هزاران درود

به همه آنها مدیونیم...

 

  هفته دفاع مقدس همواره فرصتی است تا از ورای آن به رشادت ها و جانفشانی های کسانی پرداخته شود که همواره دل در گرو این آب و خاک دارند، آنانی که پیچیده در گوش زمان پایندگی سرزمینی را سر می دهند که وجب به وجب آن در طول تاریخ یادآور حماسه ها، دلیری ها و شهامت هاست.

بی شک، استان آذربایجان غربی  نه به گواه آمارها بلکه با نگاهی به پشتوانه غیرتمندی و صلابت مردمانش همواره در خط مقدم ایستادگی و مقاومت در مقابل کسانی بوده که چشم طمع به این آب و خاک دارند.

31 مرداد هر سال، یادآور تبلور غیرت ایرانیان است. این روز سپاه قزلباش ایرانی به فرماندهی شاه اسماعیل اول صفوی با ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول در دشت چالدران به نبردی پرداخت که به گواه تاریخ یکی از خونبارترین جنگ های تاریخ لقب گرفت، چرا که سپاه ایران با حدود 40 هزار نفر به مصاف لشکری رفت که بیش از 100 هزار نفر سرباز را به میدان آورده بود، این در حالی بود که ایرانیان با شمشیر و تیر و کمان به مصاف لشکری رفتند که علاوه بر دو برابر بودن تعداد، به سلاح گرم و توپ نیز مسلح بود. براساس برخی نوشته های تاریخی در این جنگ، بیش از 25000 نفر از سربازان ایران در طی حدود 48 ساعت در خون خود غلطیدند تا گواه دیگری از ایستادگی ایرانیان در مقابل متجاوزین به این آب و خاک شکل بگیرد.

پس از اتمام جنگ عده ای از شهدا در همان دشت مدفون و برخی دیگر برای تدفین به جوار مقبره خاندان صفوی در محل بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی منتقل شدند، از جمله کسانی که در دشت چالدران دفن گردید، سیدصدرالدین وزیر شاه اسماعیل صفوی بود که طی دو دهه گذشته، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی یادمانی را بر روی مقبره محقر پیشین وی بنا کرد تا نشانی باشد از اهتمام ایرانیان در حفظ هویت تاریخی و ارج نهادن به مقام مدافعان ایران و ایرانی...

هفته دفاع مقدس یادآور تمام آنانی است که در پای حفظ کیان این سرزمین از جان خود گذشتند، یادمان باشد به همه آنها مدیونیم...